شعر های که مانیا میتونه بگه
یه توپ دارم قلقیه سلخ و سفید و آبی میزنم زمین نمیدونم تا کجا میله. یه روز آقا خرگوشه رسید به بچه موشه بچه موشه دوید تو سولاخ گفت آخ کلاغه میگه غار غار مامانش میگه زهر مار باباش میگه ولش کن از خونه بیرونش کن چادر سیاه سرش کن از خونه بیرونش کن تو رو خدا شکلشو ببین چه با مزس ...
نویسنده :
مامان
8:49